
شهریار
غزل شمارهٔ ۷۷ - نالهٔ ناکامی
برو ای ترک که ترک تو ستمگر کردم
حیف از آن عمر که در پای تو من سرکردم
عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران
سادهدل من که قسم های تو باور کردم
به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود
زآن همه ناله که من پیش تو کافر کردم
تو شدی همسر اغیار و من از یار و دیار
گشتم آواره و ترک سر و همسر کردم
زیر سر بالش دیباست تو را کی دانی
که من از خار و خس بادیه بستر کردم
در و دیوار به حال دل من زار گریست
هر کجا نالهٔ ناکامی خود سر کردم
در غمت داغ پدر دیدم و چون در یتیم
اشکریزان هوس دامن مادر کردم
اشک از آویزهٔ گوش تو حکایت می کرد
پند از این گوش پذیرفتم از آن در کردم
بعد از این گوش فلک نشنود افغان کسی
که من این گوش ز فریاد و فغان کر کردم
ای بسا شب به امیدی که زنی حلقه به در
چشم را حلقهصفت دوخته بر در کردم
جای می خون جگر ریخت به کامم ساقی
گر هوای طرب و ساقی و ساغر کردم
شهریارا به جفا کرد چو خاکم پامال
آن که من خاک رهش را به سر افسر کردم
تصاویر و صوت

نظرات
منوچهر احتشامی
پاسخ: با تشکر، مطابق پیشنهاد شما عمل شد. جای بیت جاافتاده را نگفتید، فعلاً یک بیت مانده به آخر گذاشتمش.
منوچهر خانلاری
نگین شکروی
امیرحسین
مهدی
پرهام
افتخار
وحید
میثم
محمدرضا محمدی کیا
مرتضی
فرشید
محمد
کامیار
امین کیخا
امین
مهدیار کرمانی
الهه
مبینا
جواد
ناشناس
فریبرز
عرفان
صبا
محسن
رضا
پاسخ دوستمون که معنی در یتیم رو متوجه نشده بودندٰ:در ادبیات کلاسیک در یتیم به معنی گوهر خیلی باارزش و ناب بکار میره و یتیم بودنش هم به اعتبار تنها و یگانه بودنش هست...چون مروارید از دل صدف بیرون میاد صدف رو مادر در و مروارید میدونن و استاد شهریار اینجا به صورت مضمر خودشون رو به مروارید ومادرشون رو به صدف تشبیه کردن...
وحید
امین کیخا
مهدی
تاوتک
پرنده
سید رسول حسینی
سجاد
سید رسول حسینی
امیر
متین
پوری
بابک
رضا
احسان
مرحوم_فراز_خراسانی
مرحوم_فراز_خراسانی
YS
YS
بهرام ولیپور
امید میم
مهدی محمدنژاد
محمداویس
فاطمه
ali
محمود
اتابای اتابای
حمزه بصیری
برگ بی برگی