شهریار

شهریار

غزل شمارهٔ ۷۹ - حراج عشق

۱

چو بستی در به روی من به کوی صبر رو کردم

چو درمانم نبخشیدی به دردِ خویش خو کردم

۲

چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو

به خود باز آمدم نقش تو در خود جست‌وجو کردم

۳

خیالت ساده‌دل‌تر بود و با ما از تو یکروتر

من این‌ها هردو با آیینهٔ دل روبه‌رو کردم

۴

فشردم با همه مستی به دل سنگ صبوری را

ز حال گریهٔ پنهان حکایت با سبو کردم

۵

فرود آ ای عزیز دل که من از نقش غیر تو

سرای دیده با اشکِ ندامت شست‌و‌شو کردم

۶

صفایی بود دیشب با خیالت خلوتِ ما را

ولی من باز پنهانی ترا هم آرزو کردم

۷

مَلول از نالهٔ بلبل مباش ای باغبان رفتم

حلالم کن اگر وقتی گلی در غنچه بو کردم

۸

تو با اَغیار پیش چشم من مِی در سبو کردی

من از بیم شماتت گریه پنهان در گلو کردم

۹

حراج عشق و تاراج جوانی وحشت پیری

در این هنگامه من کاری که کردم یاد او کردم

۱۰

ازین پس شهریارا ما و از مردم رمیدن‌ها

که من پیوند خاطر با غزالی مشک‌مو کردم

تصاویر و صوت

شهرِ یار ج۱ - غزلیات، قطعات، رباعیات - تصویر ۱۳۸
پری ساتکنی عندلیب :
فاطمه اخوان :

نظرات

user_image
علی شریفی
۱۳۸۸/۰۶/۲۹ - ۰۲:۱۸:۰۶
با سلاممتاسفانه این شعر ناقص ثبت شده است
user_image
نگین شکروی
۱۳۸۸/۰۶/۲۹ - ۰۳:۲۵:۴۹
بادرودوسپاس فراوانابیات جاافتاده:بیت چهارم:فشردم باهمه مستی به دل سنگ صبوری رازحال گریه ی پنهان حکایت با سبو کردمبیت هفتم:ملول از ناله ی بلبل مباش ای باغبان رفتمحلالم کن اگر وقتی گلی در غنچه بو کردمبیت نهم:حراج عشق وتاراج جوانی وحشت پیریدر این هنگامه من کاری که کردم یاد او کردم
پاسخ: با تشکر از زحمت شما، ابیات جاافتاده اضافه شد.
user_image
تمسار
۱۳۹۰/۰۹/۲۶ - ۱۴:۲۷:۵۹
زیبا بود
user_image
mahdi
۱۳۹۰/۱۱/۱۰ - ۰۲:۴۸:۲۴
kheyli zibast mamnon merc man kheyli shahriyaro dos daraaaaaaaaaaaammmmmmmmmmmmmmmmmmmmmm
user_image
مریم
۱۳۹۱/۱۰/۰۲ - ۱۷:۰۵:۳۹
من این شعرو خیلی دوست دارم .
user_image
مریم
۱۳۹۱/۱۰/۰۲ - ۱۷:۰۸:۳۹
خیلی وقته که بااشعاراستادانس گرفتم . هرگرکهنه نمیشن مخصوصا این شعر
user_image
میرمعین
۱۳۹۱/۱۲/۰۶ - ۱۱:۰۲:۵۰
شماتت به معنای شاد کردن آمده و آنچه منظور شاعر در این شعر است، شماطت به معنای مواخده کردن میباشد...لطفا تصحیح کنید...
user_image
میکائیل مصطفوی
۱۳۹۲/۰۲/۱۶ - ۱۲:۰۵:۵۷
با سلام همان شماتت درست میباشد.به معنی شادی کردن به غم کسی
user_image
پوریا
۱۳۹۲/۱۰/۱۸ - ۰۴:۳۸:۴۴
منو بی اختیار به یاد پدرم انداخت.دیروز هم تولدش بود.یاد شهریار باقی.
user_image
حسین
۱۳۹۳/۰۶/۲۴ - ۰۶:۲۱:۲۶
دو مصرع تکان دهنده این شعر : 1- خیالت ساده دلتر بود با ما از تو یکروتر 2- صفایی بود دیشب باخیالت خلوت ما را واقعا عشق تو خیال آدم چه پاک و لذت بخشه !
user_image
لسانی
۱۳۹۴/۰۹/۱۹ - ۰۴:۲۷:۱۰
واژه ای به صورت شماطت نداریم و شماتت درست است.این شعر هم از شاهکارهای استاد است.
user_image
بیژن
۱۳۹۵/۰۴/۰۶ - ۰۳:۵۶:۵۷
بیت نهم:تا آنجایی که به یاد می آرم واو بین عشق و تاراج در نسخ چاپی نیست.با سپاس.
user_image
لیلا
۱۳۹۵/۰۶/۰۹ - ۰۵:۳۷:۴۶
ملول از ناله ی بلبل مباش ای باغبان رفتمحلالم کن اگر وقتی گلی در غنچه بو کردم....واقعا زیباست...
user_image
مصطفی
۱۳۹۵/۰۹/۱۵ - ۱۷:۲۵:۰۴
امشب حالم بدجوری گرفته ست، به ذهنم رسید که این شعرو رو اینترنت جستجو کنم الان دفعه پنجمیه که دارم میخونمش
user_image
فائزه
۱۳۹۵/۱۲/۰۵ - ۱۶:۱۴:۳۱
چقد عاشقا حرفای مشتر ک دارن... صفائی بود دیشب با خیالت خلوت ما راولی من باز پنهانی ترا هم آرزو کردمچه خوبه شهریار !
user_image
Elena
۱۳۹۶/۰۶/۲۰ - ۰۰:۰۰:۳۱
که من پیوند خاطر با غزالی مشک مو کردمچه معنی دارد؟ سپاس
user_image
fateme
۱۳۹۶/۰۷/۱۲ - ۰۳:۳۷:۱۸
چقدر این بیت زیباستتو ا اغیار پیش چشم من می در سبو کردیمن از بیم شماتت گریه پنهان در گلو کردم
user_image
حسین علویانی
۱۳۹۷/۰۱/۱۵ - ۱۷:۱۲:۱۳
بیت: تو با اغیار پیش چشم من ....همیشه ورد زبونمه و مثل آهنگ زمزمه میکنم،خیلی عالیه این شعر
user_image
مهدی
۱۳۹۷/۰۲/۱۰ - ۱۳:۰۲:۰۸
چه زیبا گفته ای شهریارا چه زیبا حال و حوای عاشق توصیف میکنی زیبا
user_image
علیرضا مفتاح alirezameftah@gmail.com
۱۳۹۷/۰۲/۲۵ - ۰۴:۰۹:۵۸
شماتت به معنی سرزنش و بازخواست است. در بین آذری زبان ها واژه رایجی است و به این معنی به کار می رود. منظور استاد شهریار هم این بوده که از بیم سرزنش دیگران گریه خود را پنهان کردم.
user_image
شاعری خسته
۱۳۹۷/۰۵/۳۱ - ۰۷:۰۴:۵۰
فروغ فرخزاد، شعر قهر:به چشم خویش دیدم آن شب ای خداکه جام خود به جام دیگری زدی
user_image
سوما
۱۳۹۷/۱۰/۰۹ - ۱۴:۰۵:۳۷
واقعا که این شعر زیباستفقط معنی بیت آخر چی میشه دقیقا؟ممنون
user_image
Ellen
۱۳۹۷/۱۱/۲۵ - ۱۲:۴۹:۱۹
# چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در توبه خود باز آمدم نقش تو در خود جستجو کردم# فرود آ ای عزیز دل که من از نقش غیر توسرای دیده با اشک ندامت شست و شو کردمدوستان زحمت بکشند و معنی این دو بیت رو بنویسند ممنون میشیم.
user_image
حجت
۱۳۹۷/۱۲/۰۴ - ۰۶:۰۶:۵۵
با سلام و سپاس فراوان در مصرع آخر شعر (که من پیوند خاطر با غزالی مشک مو کردم ) منظور از مشک مو چیه؟؟ منظور از مشک همون عطر مشک یا اینکه منظور موی مشکی رنگه؟؟
user_image
محسن ، ۲
۱۳۹۷/۱۲/۰۴ - ۱۴:۲۵:۲۳
حجت جانموی مُشک بو = گیسوی عطر آگین مِشکین مو = کسی که موی سیاه دارداینجا ، مُشک مو خوانده می شود.
user_image
علیرضا
۱۳۹۸/۰۳/۱۱ - ۱۹:۵۶:۵۸
سلام...اگه امکانش هست، یکی بیت سوم رو توضیح بده..ممنون
user_image
محسن ، ۲
۱۳۹۸/۰۳/۱۲ - ۰۱:۰۸:۴۳
علیرضا جان خیالت ساده دل تر بود و با ما از تو یک رو ترمن اینها هر دو با آئینه دل روبرو کردمشاعر با خیال یار راز و نیاز داشته ، و نگار را ساده دل و یک رو { مخالف دو رو } و یکرنگ با خود تصور می کرده ، میگوید : زمانی که به دلم رجوع کردم دیدم در خیال خودم با من همدل و یکرنگ بودی ، ولی رو در رو آنچه تصور من بود اشتباه از آب در آمد
user_image
علیرضا
۱۳۹۸/۰۳/۱۲ - ۰۳:۰۶:۵۷
آقا محسن عزیز خیلی ممنون بابت جواب..
user_image
علیرضا
۱۳۹۸/۰۳/۱۲ - ۰۳:۱۱:۴۱
اینو میدونستم،سوالمو دقیق تر میپرسم....شاعر دلِ خودش رو مقیاس و مرجع دو رویی و صاف بودن قرار داده؟از توضیح شما این بر میاد که شاعر دل خودش رو میبینه، بعد میگه ک خیالش صاف و سادس اما خودش دو رو...اگه میشه اینم جواب بده...مرسی
user_image
محسن ، ۲
۱۳۹۸/۰۳/۱۲ - ۱۱:۰۱:۲۱
علیرضا جان خیالت ساده دل تر بود و با ما از تو یک رو ترمن اینها هر دو با آئینه دل روبرو کردمچیزی با دل شاعر قیاس نمی شود شاعر نگار و خیال نگار را در مقابل آئینه ی دل خود می گذارد و قضاوت میکند، که یار آنچنان ساده و یکرنگ نبوده که شاعر خیالپروری می کرده.
user_image
امید ربیعی
۱۳۹۸/۰۶/۲۵ - ۱۷:۳۳:۰۷
اجتناب علیرضای گرامی این دوبیتواگر باهم بخونی چوابتو میده چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در توبه خود باز آمدم نقش تو در خود جستجو کردمخیالت ساده دل تر بود و با ما از تو یک رو ترمن اینها هر دو با آئینه دل روبرو کردممعنی اونهم اینه که کسی که دل بکسی می‌بنده حتما اگر قبلش یک تصویر ذهنی ازمعشوق درذهنش میسازه ومعمولاادمها به این تصویر ذهنی دل می‌بندند برای همین هم در این مصرع میگه چرا رو در تو آرم منکه خودراگم کنم درتوبخود بازآمدم ونقش تودرخود جستجو کردم که یعنی متوجه خیالات خودم شدم و فهمیدم من درخیال تو گم شدم .خودمو فراموش کردم ولی خالامتوجه تاثیر تصویر ذهنی خودم شدم ومیبینم خیالت ساده دلتر بودباما ازتوویکروتر اکه معنیش یعنی من راجع به کسانی که دوستشون داریم تصوری داریم مادرعالمواقع این نقش وکارکردحقیقی انسانها است که موجب جدایی هاودلخ.ریها ودوریها وقت ها میشودوشهریارچه زیبا میگه خیالت ساده دلتر بودوباما وازتویکروتر برای بخش دوم سوالات که آیا شاعربخیال دل خودش دل بسته باید بگم بله اصولاً آدمها همیشه درخیالات خودشان راهی را که دوست دارند کوتاهتر تصور میکنند چیزهایی که دوست دارند بهتر تصور میکنند ولی درعالم حقیقی ممکنه هردوراه به یک اندازه باشند یاالزاما آنی که مادوستش داریم بهتر نیست.همانطورکه میگویند لیلی را باید از نگاه مجنون بنگری تا قدرش بدانی وقطعا ذهنیات افراد در دل بستن به چیزها و افراد تاثیر میگذارد .کما اینکه میگویند عاشق کوره و.....اینها تأثیر ذهنیات افراده در دل بستنشون .فقط هم درموردافراد نیست بلکه شما تبلیغی میبینی وکالایی را میخری بعداز استفاده میبینی اونی نیست که فکر میکردی واین ی که تو فکر میکردی یعنی ذهنیت تو ببخشید طولانی شد توضیحاتم آیینه دلتون روشن و شفاف یا علی
user_image
امید ربیعی
۱۳۹۸/۰۶/۲۷ - ۰۰:۴۲:۴۲
سلام بنظرم این ابیات اخروی باید اینطوری می‌نوشت معنی بهتری میده فشردم باهمه مستی به دل سنگ صبوری رازحال گریهٔ پنهان حکایت با سبو کردمملول از نالهٔ بلبل مباش ای باغبان رفتمکه من پیوند خاطر با غزالی مشک مو کردم(پیوند وباغبان )تو با اغیار پیش چشم من می در سبو کردیدراین هنگامه من کاری که کردم یاد الله کردم(گناه وهراس والله) حراج عشق وتاراج جوانی ووحشت پیری من ازبیم شماتت گریه پنهان درگلو کردم(عشق ازدست رفته ومواخذه اطرافیان) ازین پس شهریارا ،ما . و از مردم رمیدنهاو... حلالم کن اگر وقتی گلی در غنچه بو کردم.عشق ورزی ونازک دن
user_image
سیاوش درخشنده
۱۳۹۹/۱۱/۰۹ - ۰۷:۳۶:۰۹
در رابطه با بیت آخر که نوشته شده «که من پیوند خاطر با غزالی مشک مو کردم» بنظر بنده مُشک درواقع همان مشک خوش بویی هست که میگن از بدن آهو و یا غزال گرفته میشه که معنی کلی میشه : که من پیوندی احساسی با کسی که موهایش بوی مُشک آهو یا غزال میدهد برقرار کردم
user_image
سفید
۱۴۰۱/۰۸/۱۸ - ۱۶:۱۴:۴۲
  چقدر عمیق زیبا... و چقدر عمیق غم انگیز...