
سوزنی سمرقندی
شمارهٔ ۱۱ - لذت عشق
۱
عمرم افزونی گرفت از لذت عشق عمر
لذت عشق عمر عمر مرا نارد بسر
۲
بسر خواهد شدن عمر من اندر عشق تو
هم بسر باز آرم از عشق عمر عمری دگر
۳
بر رخ چون جنتش کردم نگاهی در زمان
از لب چون کوثرش بوسه مزیدم چون شکر
۴
گفتم ای شیرین پسر گویند در جنات عدن
بر لب کوثر عمر ساقی دهد صبح آبخور
۵
بر لب کوثر عمر ساقی بود آنجا چو هست
بر لب تو کوثر اینجا طرفه کاری ای پسر
۶
با بناگوش و لب و زلف سیاه و خال او
عشقبازیرا بدانم داد چون دید ظفر
۷
گفتم ایجان پدر دانی پدر داری بگفت
چون عمر باشم چه خواهی تا نباشم دادگر
۸
عشقبازی با عمر بازی همی پنداشتم
بود باری بازئی با جان و کاری با خطر
۹
عهد با عشق عمر چونان ببستم من ولی
عشقبازیهای پیشش را هبا کرد و هدر
۱۰
جز عمر معشوق اگر گیرم نیم چون رافضی
خارج از ممدوح جز سید حسین بن عمر
تصاویر و صوت


نظرات