سوزنی سمرقندی

سوزنی سمرقندی

شمارهٔ ۱۳ - لعبت نخجیری چشم

۱

زلف چون قیر تو ای بی تو مرا روز چو قیر

هست شبگیر و رخ خوب تو مه در شبگیر

۲

مه بشبگیر حقیقت ندهد نور چنان

که رخ خوب دلارای تو زان زلف چو قیر

۳

بسر زلف چو نخجیر تو دام دل ماست

که برآویخته از طرف چمن بدر منیر

۴

دل دیوانه ما از در زنجیر تو شد

گر شدست ای پسر اینک دل و اینک زنجیر

۵

تیر مژگان تو ای لعبت نخجیری چشم

دل ما خست چنان چون دل نخجیر بتیر

۶

گر بنخجیر کسی تیر گشاید نه عجب

ای عجب بر دل ما تیر گشاید نخجیر

۷

سپه آرد مهت از مورچه مشگین پر

تا تو از مملکت حسن شدی غزل پذیر

۸

نزد عشاق تو باری همه الفت گه تو

زان سپه بود ایا بر حشم خوبان میر

۹

وان اسیران که بزنجیر خم زلف تواند

هم بمشکین شکن خط تو باشند اسیر

۱۰

آنگه آرایش گیرد ز جمال تو جهان

که شود خد تو از خط تو آرایش گیر

۱۱

چون زبرجد شود آن بوسه گهی کورا هست

گونه بسد و لعل و مزه شکر و شیر

۱۲

با چنین بوسه که آن به که زمین بوسه کنی

بر وزیری که امامست و همام است و امیر

۱۳

آن امامی که بدو خانه دین شد معمور

وان وزیری که ازو دیده ملک است قریر

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سوزنی سمرقندی به کوشش دکتر ناصرالدین شاه‌حسینی، امیرکبیر، ۱۳۳۸ » تصویر 432
حکیم سوزنی سمرقندی به اهتمام دکتر ناصرالدین شاه‌حسینی - تصویر ۳۸۷

نظرات