
سوزنی سمرقندی
شمارهٔ ۱۴ - خواهی بوفا گوش بتا خواهی کین توز
۱
بنمود بمن روی نگارین خود امروز
دلبند من آن کرد که مه روی کله دوز
۲
در آرزوی روی نگاریش بدم دی
آن آرزوی دینه من راست شد امروز
۳
میتافت بکف رشته و میدوخت بسوزن
ترک کله آن روی چو روی گل نوروز
۴
من شسته بنظاره و انگشت همی گز
آب از مژه بگشاده و غلطان شده چون کوز
۵
گفتم که ایا با تو دلم چون قد تو راست
چون زلف تو شد پشت من اندر غم تو کوز
۶
چندین غم تو خوردم و ناز تو کشیدم
از عشق من و ناز خود آگاه نئی نوز
۷
پیدا نتوانست جواب سخنم داد
از شرم برافروخت دو رخسار دل افروز
۸
پیروزه نگین خاتم از انگشت بمن داد
یعنی که شود عاقبت کار تو پیروز
۹
من بر سر میدان تو گردانم چون گوی
خواهی به وفا کوش بتا خواهی کین توز
تصاویر و صوت


نظرات