
سوزنی سمرقندی
شمارهٔ ۱۹ - شهاب الدین مؤید
۱
شهاب دین موید که بر سپهر هنر
بنور خاطری از آفتاب و از مه بیش
۲
بآفتاب و به مه آن کند طبیعت تو
که آفتاب بخوامیش و ماهتاب بخویش
۳
عطارد از تو برد بر فلک بغیرت و رشک
چو خاطر تو شود تیز کام و نظم اندیش
۴
بنوک خامه و زنبور خانه خاطر
گهی چشانی نوش و گهی خوزانی نیش
۵
چو دستخط خطابخش تو بزیبائی
کدام جعد مسلسل کدام زلف نخیش
۶
توانگری بکمال از نصاب فضل و هنر
توانگران هنرپیشه پیش تو درویش
۷
بمن که سوزنیم گرچه کم نیم از سیر
بفضل بر، نظری کن بچشم همت خویش
۸
ضرورتستکه بیگانه خویش خواهم کرد
بدینطریق که بیگانه میپرستم و خویش
۹
سروش دادم تلقین که خواهم از تو عطا
سروش اگر نبدی کان سور بود سریش
۱۰
ز حال و کار پریشان خود بمجلس تو
گشاده کردم سرو گشاده شد سر ریش
۱۱
بجود و فضل تو از دیگران ستوده تری
چنانکه جود ز بخل و چنانکه دین از کیش
۱۲
ز کیش کدیه کشیدم سهام و بر تو گشاد
هدف ز جود تو خواهد یکی مصحف کیش
تصاویر و صوت


نظرات