
طغرل احراری
شمارهٔ ۱۲۲
۱
تا کمند زلف او صد دل به یک مو میکشد
بار منت مرغ دل از خال هندو میکشد
۲
مردم چشم مرا از شش جهت تسخیر کرد
بهر قتل عاشقان هم تیغ ابرو میکشد
۳
خاک پای توسنش را توتیا کردم به چشم
سرمه اکنون دیدهام از خاک آن کو میکشد!
۴
حاصل عشقم مرا شد رنگ زردی همچو کاه
کهربای جذب مهرش دل ز هرسو میکشد
۵
نکهت روی گلش تصویر را بخشد حیات
در مشامش از نسیم او رسد بو میکشد!
۶
از می شوقش به زاهد داد ساقی جرعهای
از کمال بیخودی در خانقه هو میکشد
۷
عکس چشم مست او طغرل به هنگام رقم
مانی و بهزاد با مژگان آهو میکشد!
تصاویر و صوت

نظرات