
طغرل احراری
شمارهٔ ۱۲۹
۱
شبی در خاطرم زلف تو آمد
خیال نافه از یادم برآمد
۲
کشا امروز ابواب تبسم
شب هجرانت ای ظالم سرآمد!
۳
برآمد از دلم غمهای عالم
غم عشق تو تا در دل درآمد
۴
به رغم من زدی با غیر تیری
خدنگ بر نشان من نیامد
۵
شود باغ از خزان تا حشر ایمن
اگر بر جانب گلشن خرامد
۶
فتاد آوازه حسنت به عالم
ز تخت دلبری یوسففر آمد
۷
کشد بیرون گهرهای معانی
به هرجا چنگل طغرل درآمد!
نظرات