
طغرل احراری
شمارهٔ ۱۳۵
۱
هر کجا آن شوخ گر صیدی به ابرو میزند
بسملش چون ماه نو بر چرخ پهلو میزند
۲
دی به گلگشت چمن نخلش خرام آورد بار
قمری با یاد قدش امروز کوکو میزند
۳
نرگس مست خدنگانداز افسونساز او
تیر آهو از ره وحشت به آهو میزند
۴
سرو اگر در باغ بیند سرو آزاد تو را
یک قلم انگشت حیرت بر لب جو میزند
۵
خاک پایت توتیای دیده هر کس نشد
دست حسرت از ندامت سخت بر رو میزند!
۶
با دل صد چاک زیر نخل شمشادم کنون
شانه از مشاطه آن مه تا به گیسو میزند
۷
پنجه دانشربا بگشاده از اوج کمال
طغرل ما صید معنی را چو تیهو میزند
تصاویر و صوت

نظرات
فرانسوا کاظمینیا