طغرل احراری

طغرل احراری

شمارهٔ ۱۴۳

۱

غمزه مردم‌شکارت غارت جان می‌کند

عشوه عابدفریبت قصد ایمان می‌کند

۲

برقع از رخ برفکن بی‌پرده گردد عالمی

عکس رویت طعنه با خورشید تابان می‌کند

۳

داغ عشق توست ای لیلی نه مجنون را و بس

پیچ و تاب سنبلت آشوب دوران می‌کند!

۴

خنده زن بر رویم ای گل تا نگریم بعد ازین

ورنه سیل اشک من در بحر طوفان می‌کند!

۵

این چه بی‌رحمی است خوان عاشقان را از غضب

وا کشیده بر سر هر میخ مژگان می‌کند!

۶

از خط ریحان لعل او مرا معلوم شد

لشکر شام حبش این شهر ویران می‌کند

۷

طغرل ار خواهی وصالش ناله کن شام و سحر

ناله بلبل سحر گل در گلستان می‌کند

تصاویر و صوت

کاروان محبت - طغرل احراری - تصویر ۱۲۷

نظرات