طغرل احراری

طغرل احراری

شمارهٔ ۱۵۸

۱

ای نگاه شفقت‌آمیزت مرا از جان لذیذ

هرچه باشد در جهان خوشتر مرا از آن لذیذ

۲

هست در کامم گوارا تلخی زهر غمت

گرچه باشد در مذاق هر گدایی نان لذیذ

۳

من گرفتارم کنون با درد بی‌درمان تو

شربتی بیمار را کی باشد از درمان لذیذ؟!

۴

جانب ما مستمندان کن خدا را یک نظر

هیچ نبود در جهان نیکوتر از احسان لذیذ!

۵

مردم از فریادت ای رشک بتان کابلی

گوییا باشد به گوشت ناله افغان لذیذ!

۶

حرفی از لعل تو باشد گوهر قیمت‌بها

می‌نباشد هر متاعی کش بود ارزان لذیذ

۷

در سخن طغرل طریق پختگان را پیشه کن

میوه‌ات گر خام باشد نیست در دندان لذیذ!

تصاویر و صوت

کاروان محبت - طغرل احراری - تصویر ۱۳۶

نظرات