
طغرل احراری
شمارهٔ ۱۶۳
۱
آنقدر دارد صفا آیینه رخسار یار
عکس چون نظاره از لغزش نمیگیرد قرار!
۲
جوهر فرد دهانش جزو بیاجزاء بود
از جوار قسمت او مدعی شد شرمسار
۳
با یکی هجران دو روز وصل فال توأم است
در رهش تا دیدهام شد ز انتظاریها دچار
۴
سبزه لعل لبش ز اعجاز یاقوتی دهد
نسخ تعلیق برات عاشق از خط غبار
۵
شهره آفاق شد از عشق شیرین کوهکن
نام مجنون است از سودای لیلی یادگار
۶
اختیار روضه جنت ندارم از درش
آشیان مرغ عنقا کی بود شاخ چنار؟!
۷
طغرل از گفتار رنگین تو چون اوراق گل
میسزد جزو تو را شیرازه از رنگ بهار!
تصاویر و صوت

نظرات