
طغرل احراری
شمارهٔ ۴۲
۱
ز خود بسیار دور افتادم از معنی قرینیها
مرا سرمشق حیرانیست اکنون موی چینیها
۲
توان در مزرع باغ جهان گل از ادب چیدن
که صد خرمن نمایی حاصل ازین خوشهچینیها
۳
مرادی کی بود غیر از تسلیبخش آرامش
نباشد بهره لیلی را ازین محملنشینیها!
۴
ز شرم آن که فردا محرم مهر بتان باشی
به شبنم غوطه زن امروز از خجلت جبینیها
۵
بلند افتاده از نااعتباری اعتبار من
که از نامم عرق گل میکند از بینگینیها
۶
دمی ز اندیشه دل در پی صید معانی شو
اگر باشد رسا فکر تو در معنی کمینیها
۷
کنون جنس قماش خویش را طغرل به عرض آرم
مرادی کی شود حاصل ازین خلوتگزینیها؟!
نظرات