طغرل احراری

طغرل احراری

شمارهٔ ۷۰

۱

رفتن هوش از سرم تا ساربان محمل است

ناقه شوق مرا در خاک مجنون منزل است

۲

آنقدر مستم که نشناسم جنون را از خرد

نشئه جام شراب من ز انگور دل است

۳

قطره خونی که از زخم دل من می‌چکد

نیست خون او شبنمی از شرم تیغ قاتل است!

۴

دارم از فکر بلند خویش مضمون بلند

صد فلاطون از کشاد معنی‌ام پا در گل است!

۵

شکر الله فارس میدان اشعارم کنون

نکته سربسته من لایق هر محفل است

۶

از رموز معنی من سرسری نتوان گذشت

غیر مضمون از کلامم هرچه فهمی باطل است

۷

بسته‌ام مضمون که از انصاف گوید مستمع

این همه رمز آشنایی‌ها ز فکر طغرل است!

تصاویر و صوت

کاروان محبت - طغرل احراری - تصویر ۷۹

نظرات