
طغرل احراری
شمارهٔ ۸۱
۱
یکسر شرار عشقم و آهم زبانه است
آیینهدار دردم و حیرت بهانه است
۲
خرمن کنید دانه گوهر ز اشک من
در هر طرف که سیل سرشکم روانه است
۳
ای ناخدا تو لنگر کشتی ز صبر کن
بحر محیط عشق بیکرانه است!
۴
ما عاشقیم و شهره آفاق گشتهایم
از ما بسی به عالم امکان فسانه است
۵
نبود به ساز پرده عشاق زیر و بم
آهنگ ساز نغمه ما زین ترانه است
۶
حیرانم از خدنگ کمان رسای او
هر جا دلیست تیر غمش را نشانه است
۷
اشکی که میچکد به ره انتظار او
در کشتزار مهره امید دانه است
۸
طغرل گذشتهام ز تمنای قصر و جاه
بام فلک که بر سر من سقف خانه است
تصاویر و صوت

نظرات