
وطواط
شمارهٔ ۱۹۱ - وله فی المدح
۱
ای سال و ماه پیشهٔ تو رادی
در هر دلی ز رادی تو شادی
۲
گشتی ستوده نزد همه گیتی
زین سنت ستوده که بنهادی
۳
بار دگر بعهد تو شده تازه
منسوخ گشته قاعدهٔ رادی
۴
بی حد دقیقهای هنر دیدی
بی مر خزانهای درم دادی
۵
دارند از خصار تو پیوسته
آزادگان عالمی آبادی
۶
نگزید هیچ عاقل و نگزیند
در بندگی صدر تو آزادی
۷
عدل تو از بسیط جهان یکسر
اندر نوشت مفرش بیدادی
۸
بس فتنهای دهر که بنشاندی
بس عقدهای چرخ که بگشادی
۹
از تو همیشه فضل و کرم زاید
گویی ز بهر فضل و کرم زادی
۱۰
هنگام وقفه کردن چون کوهی
هنگام حمله بردن چون بادی
۱۱
جاوید باد مدت تو ، زیرا
اسلام را اساسی و بنیادی
نظرات