
وطواط
شمارهٔ ۴۹ - در مدح شمس الدین وزیر
۱
کریمی ، که رسم معلی نهاد
بزرگی ، که راه ایادی گشاد
۲
اجل شمس دین پیمبر ، کزوست
رخ فضل تازه ، دل عقل شاد
۳
ز آبا و از امهات جهان
چنو هیچ فرزند صالح نزاد
۴
تبار و نژادش بزرگند و اوست
چراغ تبار و جمال نژاد
۵
ز آثار او زینت جود و علم
بایام او رونق دین و داد
۶
ز مجد و معالیست او را سرشت
ز جود و ایادیست او را نهاد
۷
چه ماند از دقایق که طبعش ندید؟
چه مانداز دفاین که دستش نداد؟
۸
ز حزمش گرفتست آرام خاک
ز عزمش ربودست تعجیل باد
۹
شده فتح را داد او راهبر
شده بحر را جود او اوستاد
۱۰
بیفراخت اعلام فضل و کرم
بدان طبع پاک و بدان دست راد
۱۱
بیک صدمت کین او بدسگال
ز پای اندر آمد ، ز دست او فتاد
۱۲
همی تا بخوانند اهل خرد
تواریخ کیخسرو و کیقباد
۱۳
ز دور سپهر وز شیر نجوم
نصیبش همه عز و اقبال باد
تصاویر و صوت

نظرات