وطواط
شمارهٔ ۲
۱
دلم در عاشقی زار اوفتادست
به‌دست رنج و تیمار اوفتادست
۲
ستم کش بایدم بودن به ناکام
که معشوقم ستمگار اوفتادست
۳
نکو رویست و بدخویست و نشگفت
که گل در صحبت خار اوفتادست
۴
بلای جان خلقست و دل من
به‌صد جانش خریدار اوفتادست
۵
دلم امسال در دام غم عشق
بتر از پار و پیرار اوفتادست
۶
همی شویم به‌خون این بار چهره
که دست خونم این بار اوفتادست
۷
مرا عشقست و جز من مردمان را
ازین انواع بسیار اوفتادست
۸
دلم برده‌ست و جان هم برد خواهد
نه خر مرده است و نه بار اوفتادست
۹
ملامت چون کنم خود را؟ نه اول
ز من آیین این کار اوفتادست
۱۰
ز من بیزار شد معشوق و با منش
ندانم تا چه آزار اوفتادست؟
۱۱
حدیث عشق ما و خوبی او
بر شاه جهان‌دار اوفتادست
۱۲
علاء دین و دنیا شاه اتسز
که شاهی را سزاوار اوفتادست
تصاویر و صوت
نظرات
فرزاد شهزاد
افسانه چراغی
بردیا