وطواط

وطواط

شمارهٔ ۸

۱

رفت آن که‌م برِ تو آبی بود

یا سلام مرا جوابی بود

۲

از سر ناز و از سرِ کَشّی

هر نفس با منت عتایی بود

۳

در کف من ز دست ساقی وصل

هر زمان ساغر شرابی بود

۴

وعده‌های خوشم همی دادی

آن همه وعده‌ها سرابی بود

۵

روزگار وصال جمله گذشت

گویی آن روزگار خوابی بود

تصاویر و صوت

دیوان رشید الدین وطواط به کوشش سعید نفیسی - رشید الدین وطواط - تصویر ۶۱۶

نظرات