
وطواط
شمارهٔ ۱۰ - در حق ملک نیمروز
۱
نه من از آسمان گردنده
خدمت تو بجان طلب کردست ؟
۲
تا تو اشعار من طلب کردی
روح در قالبم طرب کردست
۳
خاصه ، آن خسروی که چرخ بلند
از معالی او عجب کردست
۴
ملک نیمروز ، کاقبالش
روز بدخواه نیم شب کردست
۵
قصت رمح او کند با خصم
آنچه مهتاب با قصب کردست
۶
باد راحت نصیب تو ، که فلک
قسم بدخواه تو نصب کردست
نظرات