
وطواط
شمارهٔ ۲۴ - در حق صابر بن اسمعیل ترمذی
۱
پیش انواع فضلت ، ای صابر
کثرت اختران قلیل آمد
۲
نظم تو خطهٔ خراسان را
همچو در خلد سلسبیل آمد
۳
نکتهٔ خاطر چو آتش تو
روح را آتش خلیل آمد
۴
بر سر طالبان دانش و فضل
ظل آداب تو ظلیل آمد
۵
خامهٔ تو قصیر و ز سعیش
عمر فضل و هنر طویل آمد
۶
ساکن خانهٔ علوم تویی
غیر تو عابر سبیل آمد
۷
با زبان چو خنجرت ، گه نطق
خنجر صبح دم کلیل آمد
۸
تو اجلی بقدر و دیدن تو
خلق را نعمتی جلیل آمد
۹
اشک چشم من ، ای عزیز المثل
در فراق تو بس ذلیل آمد
۱۰
مر الم را تنم ملایم گشت
مرعنا را دلم عدیل آمد
۱۱
صبر کردن ز طلعت چو تویی
عقل را سخت مستحیل آمد
۱۲
هذیانی ، که در مرض گویند
قطعهٔ من از آن قبیل آمد
۱۳
در فراق تو سخت معلولم
شاید ار شعر من علیل آمد
نظرات