
وطواط
شمارهٔ ۴۶ - در حق نجم الدین
۱
سوار فضلی ای نجم دین و می سازد
زمانه ساعد جاه ترا ز فخر سوار
۲
یسار برده فراوان یمین مادح تو
از آن گزیده یمین و از آن خجسته یسار
۳
نگار یافته از خط تو صحیفه عقل
وزان نگار خجل گشته خط و خد نگار
۴
کنار عاطفت تست مأمن فضلا
که هیچ وقت نگیرند از آن کنار کنار
۵
نزار شد تن بخت از شکوه بخشش تو
چنانکه پیکر شرک از نهیب آل نزار
۶
بهار جود کف تست کز صنایع او
پرست باغ مکارم ز ضمیران بهار
۷
مدار چرخ بفرمان تست و تا باشی
زهیچ حادثه از هیچ چرخ باک مدار
۸
ببار بر سر احرار ، ابروار ، عطا
کزان نیابد الا گل مدیح ببار
۹
بکار تخم محامد ، که نزد اهل خرد
بجز محامد ناید ازین زمانه بکار
۱۰
بخار جان بد اندیش را بخار بلا
که خیره جان بد اندیش را سزاست بخار
نظرات