
وطواط
شمارهٔ ۶۸ - د رحق فخرالدین
۱
فخر دین ، اعتقاد من دانی
که همیشه هوای تو جویم
۲
دورم از مجلست و لیک مقیم
در مجالس دعای تو گویم
۳
سال و مه ورد مدح تو خوانم
روز و شب راه مهر تو پویم
۴
در فراق رکاب فرخ تو
چهره از خون دل همی شویم
۵
لعل شد بی لقای تو اشکم
زرد شد بی جمال تو رویم
۶
تا تو من بنده را نمی جویی
آب حشمت نمانده در جویم
۷
در نوایب ز ناله چون نالم
در مصایب ز مویه چون مویم
۸
پیش چوگان حادثات فلک
باز سر گشته مانده چون گویم
۹
بوی صدر تو گر بمن برسد
دیدهٔ بینا شود بد آن بویم
۱۰
از تو تشریف نامه دارم چشم
که چنین کرد لطف تو خویم
نظرات