
وطواط
شمارهٔ ۸ - در تغزل
۱
آن دلبر ماهرخ ، که جانان منست
بر من به عزیزی چو دل و جان منست
۲
اندر دل من نشسته باشد پیوست
مقبل تر ازین دل نبود کآن منست
نظرات