
یغمای جندقی
شمارهٔ ۱۵۲
۱
حاصل من چیست ز فرزانگی
رنج، خوشا عالم دیوانگی
۲
آنکه سر زلف تو زنجیر ساخت
داد به ما منصب دیوانگی
۳
بو که نمائیم به خویش آشنا
هست به خویشم سر بیگانگی
۴
بهر سمند تو سلیمان نشان
مور شود طالب بی خانگی
۵
لعل لبت چون هوس می کند
کعبه کند دعوی میخانگی
۶
غیر تو یغما به کمند بتان
کس ننهد گردن مردانگی
نظرات