
یغمای جندقی
شمارهٔ ۲۰
۱
مآشوب صبا طره جانانه ما را
زنجیر مجنبان دل دیوانه ما را
۲
اورنگ زمین داغ نگین بی کلهی تاج
جم رشک برد حشمت شاهانه ما را
۳
دل شد پی زاهد بچه آه که تقدیر
بگشود به مسجد در میخانه ما را
۴
پیش از اثر دیر و حرم زلف تو افکند
برگردن بت سبحه صد دانه ما را
۵
بی نام و نشانیم به حدی که در این شهر
غم حلقه نکوبد در کاشانه ما را
۶
پیمان شکند آب بقا را به درستی
گر خضر ببوسد لب پیمانه ما را
۷
چرخم نه همین از وطن آواره پسندید
نگذاشت به ما کنج غریبانه ما را
۸
خواب آورد افسانه و بازش نبرد خواب
چشم تو اگر بشنوی افسانه ما را
۹
یغما منم آن سوخته اختر که چراغی
از ننگ نسوزد پر پروانه ما را
نظرات