یغمای جندقی

یغمای جندقی

شمارهٔ ۴۳

۱

بعد مردن بر کف از لوح مزارم سنگ‌هاست

تا قیامت با زمین و آسمانم جنگ‌هاست

۲

گاهم از چشم سیه گه لعل میگون ره زنند

لعبتان را در فنون دلربایی رنگ‌هاست

۳

پای جهدم در بیابان طلب فرسوده شد

وز بر ما تا به مقصد همچنان فرسنگ‌هاست

۴

نی سرم شد زیب فتراکی، نه تن خاک رهی

راستی خواهی، مرا زین زندگانی ننگ‌هاست

۵

گه سرایم، گاه مویم تا رهم از دست عشق

زخمه شنعت مزن کاین ساز را آهنگ‌هاست

۶

زاهدان را کرده عاشق چشم جادو شیوه‌ات

سامری را در رسوم ساحری نیرنگ‌هاست

۷

در خم زلفش دل سرگشته یغما، دیر ماند

در شب تاریک ره‌گم‌کردگان را لنگ‌هاست

تصاویر و صوت

نظرات