یغمای جندقی

یغمای جندقی

شمارهٔ ۴۷

۱

آشکارا به در مفتیم ار باری هست

در نهان نیز به پیمانه کشان کاری هست

۲

مشمر از سلسله سبحه شماران که مرا

زیر سجاده نهان حلقه زناری هست

۳

خو ندارم به ستم سلسله از پا بگشا

تا مرا زآن سر کو قوت رفتاری هست

۴

وصل خواهی مکن از هجر شکایت که طبیب

نرود جز ره آن کوچه که بیماری هست

۵

زاهد ار سایه طوبی به سرم نیست چه باک

در خرابات مغان سایه دیواری هست

۶

با خیال سر زلفت به همه شهر شبی

به دو چشمت که اگر دیده بیداری هست

۷

همه سرگرم تماشا و تو یغما خاموش

که به صیاد رساند که گرفتاری هست

تصاویر و صوت

نظرات