
یغمای جندقی
شمارهٔ ۶۱
۱
از عمر نمانده است مرا غیر دمی چند
وقت است اگر رنجه نمایی قدمی چند
۲
بگشای از آن طره پرتاب خمی بند
آزاد کن از زحمت مرغان حرمی چند
۳
از دیده به گل ریختهام تخم امیدی
دارم ز تو ای ابر عطا چشم نمی چند
۴
بیم قفسی مژده وصلی بده آخر
تا شاد کنم خاطر خود را به غمی چند
۵
زین بیش به حرمان نتوان زیست خدا را
شایستگی لطف ندارم سمتی چند
۶
نه خال و خط و کاکل و زلفست که حسنش
آورده پی کشتن یغما رقمی چند
نظرات