یغمای جندقی

یغمای جندقی

شمارهٔ ۶۲

۱

ز زلف و خال داری لشکر‌ی چند

صفی بر بند و بگشا کشوری چند

۲

به چوگان اندرش گویا فتاده است

به پای بادپای او سری چند

۳

بر آن رخ خال‌ها بینم خطر‌هاست

به برج مه قران اختری چند

۴

بد گردون مگو چون می‌توان ساخت

از این جام مرصع ساغری چند

۵

عرق آب لطافت نوش گفتار

به یک جنت روان بین کوثر‌ی چند

۶

در میخانه بگشا تا ببندد

خدا از فتنه بر عالم دری چند

۷

طلسمی ساخت از خط چشمش افسوس

بماندم در خط از جادو‌گر‌ی چند

۸

هوس شد درس سالوسم بیارید

ز تحقیقات مفتی دفتر‌ی چند

۹

نمودم زاهدان را نکته عشق

نهادم بار عیسی بر خری چند

۱۰

نشان مرغ دل جستم ز گلزار

به زیر خاربن دیدم پری چند

۱۱

خدابینی ز خودبینان مجویید

که ناید فربهی از لاغری چند

۱۲

میان خرقه‌پوشان کیست یغما

مسلمانی اسیر کافری چند

تصاویر و صوت

نظرات