یغمای جندقی

یغمای جندقی

شمارهٔ ۷۳

۱

به سوی کعبه ز میخانه رهی باید کرد

آخر عمر به عمدا گنهی باید کرد

۲

شیخ مستور و زلیخا ره بازار به پیش

چارهٔ معجر و فکر کلهی باید کرد

۳

گفت زاهد که من از آن سگ گو پاک‌ترم

لانسلم به تأمل نگهی باید کرد

۴

یوسف از غیرت حسنت زده بر شیدایی

فکر زندانی و تدبیر چهی باید کرد

۵

تا به کی پای به زنجیر گدایان سودن

دست در حلقهٔ فتراک شهی باید کرد

۶

چند دندان کنم ای خواجه به مسواک سفید

که مرا چارهٔ روز سیهی باید کرد

۷

نفس یغما به مدارای خرد پندپذیر

نیست تمهید مصاف و سپهی باید کرد

تصاویر و صوت

نظرات