یغمای جندقی

یغمای جندقی

شمارهٔ ۴۳

۱

می رسد خشک لب از شط فرات اکبر من

نوجوان اکبر من

سیلانی بکن ای چشمه چشم تر من

نوجوان اکبر من

۳

کسوتِ عمرِ تو تا این خُمِ فیروزه نگون،

لعلی آورد به خون

گیتی از نیل عزا ساخت سیه معجر من

نوجوان اکبر من

۵

تا ابد داغ تو ای زاده آزاده نهاد

نتوان برد زیاد

از ازل کاش نمی زاد مرا مادر من

نوجوان اکبر من

۷

تا ز شست ستم خصم خدنگ افکن تو

شد مشبک تن تو

بیخت پرویزن غم خاک عزا بر سر من

نوجوان اکبر من

۹

کرد تا لطمه باد اجل ای نخل جوان

باغ عمر تو خزان

ریخت از شاخ طراوات همه برگ و برمن

نوجوان اکبر من

۱۱

دولت سوگ توام ای شه اقلیم بها

خسروی کرد عطا

سینه طبل است و علم آه و الم لشکر من

نوجوان اکبر من

۱۳

چرخ کز داغ غمت سوخت بر آتش چوخسم

تا به دامانت رسم

کاش بر باد دهد توده خاکستر من

نوجوان اکبر من

۱۵

تا تهی جام باقیات ز مدار مه و مهر

دور مینای سپهر

ساخت لبریز ز خوناب جگر ساغر من

نوجوان اکبر من

۱۷

تا مه روی تو ای بدر عرب شمس عراق

خورد آسیب محاق

تیره شد روز پدر گشت سیه اختر من

نوجوان اکبر من

۱۹

بر به شاخ ارم ای باز همایون فر و فال

تا گشودی پر و بال

ریخت در دام حوادث همه بال و پر من

نوجوان اکبر من

۲۱

گر بر این باطله یغما کرم شبه رسول

نکشد خط قبول

خاک بر فرق من و کلک من و دفتر من

نوجوان اکبر من

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
حمید سیاوشی
۱۴۰۳/۰۴/۲۵ - ۰۱:۳۴:۲۸
یا سلام و احترام در بند دوم عبارت فیروزه نمون اشتباه است. عبارت درست "فیروزه نگون" است. کسوت عمر تو تا این خم فیروزه نگون لعلی آورد به خون با تشکر
user_image
سیدمحمد جهانشاهی
۱۴۰۳/۰۴/۲۵ - ۰۸:۰۳:۰۳
کسوتِ عمرِ تو تا این خُمِ فیروزه نگون،
user_image
سیدمحمد جهانشاهی
۱۴۰۳/۰۴/۲۵ - ۰۸:۰۴:۳۰
تا تهی جام  ■ باقیات ■ ز مدار مه و مهر، باقیات نمی تواند باشد  
user_image
محمود بیانی
۱۴۰۳/۰۶/۰۴ - ۰۱:۰۲:۰۲
آقای احمدیان این شعر را در قالب نوحه سروده واقعا نوحه سوزناک و دلنشینی است.توصیه میکنم از گوگل سرچ کنید و گوش کنید