یغمای جندقی

یغمای جندقی

شمارهٔ ۱

۱

ببرد شوق رخت صبر از دلم یارا

خراب کرد غمت خانه شکیبا را

۲

چوآفتاب ز مطلع طلوع کرد و گرفت

شعاع پرتو حسنت تمام دنیا را

۳

اگر ز دست تو نوشم ایاغ از زهری

کند معالجه درد جمله اعضا را

۴

اگر تو عارض زیبای خویش را بینی

تو خود به شرح دهی حال خسته ما را

۵

مگر به کشتن من بسته ای دریغ مدار

بریز خون مرا، دارم این تمنا را

۶

به زیر تیغ تو گویم که دی مبارک باد

به خون من که حنا بسته‌ای کف پا را

۷

نوشت کلک قضا نامه رخ یوسف

به شهر مصر که رسوا کند زلیخا را

تصاویر و صوت

نظرات