
ظهیر فاریابی
شمارهٔ ۱۱
۱
خدایگان صدور زمانه صدرالدّین
تویی که طلعت تو نوردیده خردست
۲
از آن به رقص درآید فلک در گوشش
صریر کلک تو همچون نوای باربدست
۳
به حضرت تو که پیوسته نیک باد تو را
نموده ام دو سه نوبت که حال من چه بد ست
۴
ز عیش تیره همی کردم این همه فریاد
نه زانک کسوت من اطلس است یا نمدست
۵
مرا اگر چه تو تشریف خاص فرمودی
هنوز موجب فریاد برقرار خودست
تصاویر و صوت

نظرات