
ظهیر فاریابی
شمارهٔ ۲۲
۱
بزرگوارا دانم که بر خلاف قدر
حقیقت است که جز کردگار قادر نیست
۲
به حکم آنک بد و نیک هر چ پیش آید
مقدّرست به هر حال اگر چ ظاهر نیست
۳
به سعی می نشود هیچ گونه روزی بیش
ز روی کم خردی گرچه مرد صابر نیست
۴
بلی عنایت صاحب که در مصالح خلق
ز یک دقیقه به انواع لطف قاصر نیست
۵
چو سوی جمله نظر می کند ز روی کرم
چرا به جانب من هیچ گونه ناظر نیست
۶
به صد امید دل اندر تو بسته ام که از آن
زبان حال من به اتمام هیچ شاکر نیست
تصاویر و صوت

نظرات