
ظهیر فاریابی
شمارهٔ ۵۱
۱
ای به شش ضرب از جهان در نرد جباری فِره
تا ابد دوات روان بادا و حکمت بر نفاذ
۲
گرچه اقبال تو از راه محابا دور چند
یافت با خصمت لباساتی بسی نرد گشاد
۳
زخم تیغ بندگانت بس موافق بود و نیز
کعبتینهایی که پیکرش آن چنان یاری بداد
۴
لاجرم چون کعبتینش باز مالیدی به وقت
داو افزون کرده اندر ششدر خذلان فتاد
۵
با تو زین پس دست در خصل تعدی چون کند
چون یقینش شد که خصلی نیز می نتوان نهاد
نظرات