ظهیر فاریابی

ظهیر فاریابی

شمارهٔ ۵۸

۱

ای خسروی که از تف تیغ تو در نبرد

جان عدو فتد چو دل شمع در گداز

۲

هرجا که می روی ظفر اندر رکاب توست

در هیچ منزل از تو نخواهد فتاد باز

۳

دیگر شکی نماند جهان را درین که هست

شاهی تو را حقیقت و خصم تو را مجاز

۴

در ملک وارث پدر و عم تویی از آنک

هست از تو جان عم و پدر در نعیم و ناز

۵

سلطان کسی بود که تو بخشیش تاج و تخت

لشکر کسی کشد که تو سازیش برگ و ساز

۶

همچون نماز پنج سزد نوبت تو زانک

بر خلق طاعت تو فریضه ست چون نماز

۷

بادا بر آستین ظفر تا به روز حشر

بو بکربن محمدبن ایلد گز طراز

تصاویر و صوت

نظرات