
ظهیر فاریابی
شمارهٔ ۷۴
۱
شهریارا برای مدحت تو
تیغ فکرت همیشه آختهام
۲
بر بساط هوات اسب مراد
بر رخ روزگار تاختهام
۳
گرچه از آرزوی خدمت تو
دل و جان را به غم گداختهام
۴
ذکر زحمت نمیکنم حالی
با شراب تهی بساختهام
تصاویر و صوت


نظرات