
ظهیر فاریابی
شمارهٔ ۴
۱
نتوان ز جفای چرخ گردنده گریخت
دست ستمش به عقل بر نتوان بیخت
۲
آن طاس نگون به گردن آویخته باد
چون سطل که آب روی مردم همه ریخت
تصاویر و صوت

نظرات