
ظهیر فاریابی
شمارهٔ ۶۴
۱
در عشق تو باز گفت نتوان کاین دل
چون است و [چسان] رنج کشد مسکین دل
۲
گر حال دلم ندانی ای غافل یار
ور دانی و تن می زنی ای سنگین دل
نظرات