
طغرای مشهدی
شمارهٔ ۱۵۵
۱
کسی فارغ از کار دنیا نشست
که زانو به زانوی مینا نشست
۲
تذروی ست از چشمه سار طرب
حبابی که در جوی صهبا نشست
۳
به تعظیم برخاست کهسار غم
چو مجنون به دامان صحرا نشست
نظرات