
طغرای مشهدی
شمارهٔ ۱۸۲
۱
نیست از دست نکویانم زبان و دل یکی
دل به فکر دیگری، لب در سراغ دیگری ست
۲
همچو فانوسم، ز خود چیزی ندارم دربساط
روشنی در کلبه من از چراغ دیگری ست
نظرات