
طغرای مشهدی
شمارهٔ ۱۹۱
۱
بر گوش زد نسیمم، صوتی که نیشکر داشت
آواز پای آن گل، شیرینی دگر داشت
۲
دیشب که آن سهی قد، آرایش چمن بود
گل را ز شرم رویش، بلبل به زیر پر داشت
۳
نتوان شمردن از خود، فرزند ناخلف را
در عالم حقیقت، یعقوب یک پسر داشت
۴
تاثیر باد نخوت، کر می کند غنی را
گوش صدف گران بود، تا دامنش گهر داشت
۵
طغرا ز بس که گشتیم، رسوای عشقبازی
هر بیخبر که دیدیم، از راز ما خبر داشت
نظرات