
طغرای مشهدی
شمارهٔ ۲۱۱
۱
دلم ز قید پریدن همیشه آزاد است
دو بال بر تن من، چون دو دست صیاد است
۲
شود ز سایه تصویر، با زمین یکسان
عمارت دل ما بس که سست بنیاد است
۳
کسی نماند که از جور آسمان نگریست
به آدم آنچه رسیده ست، وقف اولاد است
نظرات