
طغرای مشهدی
شمارهٔ ۲۱۹
۱
از مقام ریشه و پیوند می باید گریخت
چون صدای نی ز چندین بند می باید گریخت
۲
خویشها دارند چون زنبور، دایم نیشها
خویش را خواهی، ز خویشاوند می باید گریخت
۳
گر نداری ای چمن، تاب سواران خزان
تا به آن جایی که می تازند، می باید گریخت
۴
ما غریبان را زنی چون دختر رز لایق است
از زنی کورا شود فرزند، می بایدگریخت
۵
تا به کی طغرا به غارت می دهی مضمون نو؟
زین کهن دزدان معنی بند می باید گریخت
نظرات