طغرای مشهدی

طغرای مشهدی

شمارهٔ ۲۳۹

۱

مو به مو حال دلم را زلف او با شانه گفت

سوختم کز آشنا حرفی به آن بیگانه گفت

۲

بود چون آگه به رنگ شیخ جام از راز دل

آنچه مینا داشت در خاطر، لب پیمانه گفت

تصاویر و صوت

نظرات