
طغرای مشهدی
شمارهٔ ۳۳۰
۱
تو تاب درد نداری، مپرس درد مرا
به درد من چو رسی، دردمند خواهی شد
۲
نصیحتی بشنو غنچه، پیش گل منشین
که از مصاحبتش هرزه خند خواهی شد
۳
به تخم اشک من از جوی دیده گوید آب
که چون ز خاک برآیی، سپند خواهی شد
نظرات