طغرای مشهدی

طغرای مشهدی

شمارهٔ ۳۴۶

۱

ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده را ماند

ز لب، خال تو جامی سر به کوثر داده را ماند

۲

دلم از یاد چشم او بود مانند نرگسدان

سرم از فکر لعل او، کدوی باده را ماند

۳

دمی کز هر طرف گردد پریشان سنبل زلفش

ز رعنایی، تذرو بال و پر بگشاده را ماند

تصاویر و صوت

نظرات