
طغرای مشهدی
شمارهٔ ۳۵۵
۱
کی بود دیوانگان را ترسی از باران سنگ؟
هر طرف از بیم عقل خود گریزان گشته اند!
۲
نی شناسای خط سنبل، نه مضمون فهم گل
آبها طفلانه دایم بر گلستان گشته اند
نظرات