
طغرای مشهدی
شمارهٔ ۴۱۱
۱
دل برد آن نگار، ببینم چه می کند
گل کرد صید خار، ببینم چه می کند
۲
شوخی کنان به چشم درآمد چو طفل اشک
آید چو در کنار، ببینم چه می کند
۳
در صبح وصل، دیده گرفتار گریه بود
در شام انتظار ببینم چه می کند
۴
کارم به دست چرخ و ز من بازپرس کار
انصاف کردگار ببینم چه می کند
نظرات